هم از آفتاب

چو رسول آفتابم به طریق ترجمانی ----- پنهان از او بپرسم به شما جواب گویم

هم از آفتاب

چو رسول آفتابم به طریق ترجمانی ----- پنهان از او بپرسم به شما جواب گویم

هم از آفتاب

علم، رسمی سربه‌سر قیل‌است و قال
نه از او کیفیتی حاصل، نه حال
علم نبود غیر علم عاشقی
مابقی تلبیس ابلیس شقی
علم فقه و علم تفسیر و حدیث
هست از تلبیس ابلیس خبیث
هر که نبود مبتلای ماهرو
اسم او از لوح انسانی بشو
سینه‌ی خالی ز مهر گلرخان
کهنه انبانی بود پر استخوان
سینه‌ی خود را برو صد چاک کن
دل از این آلودگی‌ها پاک کن...

آخرین مطالب

پربیننده ترین مطالب

مطالب پربحث‌تر

آخرین نظرات

  • ۳۰ مرداد ۹۴، ۱۷:۱۶ - فاطمه سلام

پیوندها

برای قلب قاسم

چهارشنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۱، ۰۳:۳۴ ب.ظ
 
شرکت در مجلسی که برای بزرگداشت عزیز از دست رفته برگزار می‌شود، گاهی نه برای "ترحیم" و "غفران" آن سفر کرده، که برای تسلّای دل داغدار بازماندگان و "هم‌سوگی" با ایشان است. امروز به چنین محفلی رفتم ...
***

همکاری دارم بسیار بشّاش و آرام و مؤدّب و باوقار، که همیشه خوش‌پوشی و خوش‌اخلاقیش زبانزد است. گمانم دو سال پیش بود و روزی بود نزدیک تعطیلاتی چندروزه که موقع صرف ناهار در جمع همکاران، وقتی گل می‌گفتیم و گل می‌شنیدیم، به مناسبتی بحث از مسافرت شد و همان توصیه‌ها و آدرس دادنها و ...، و دیدم آن همکار خوبم ساکت و سر به زیر، فقط لبخند می‌زند. اینطور مواقع خیلی زود غم نهفته آدمها را حسّ می‌کنم؛ صبر کردم و پس از جمع شدن بساط سفره، ازش پرسیدم که شما برنامه‌تان برای سفر چیست؟

با همان حُجب و وقار همیشگی، پرده از دردی برداشت که تا مدّتها فکر و دلم را مشغول کرده بود ... .

همکار مهربانم، فاطمه شش ساله‌ای داشت که تا دو و نیم سالگی شادمان و شیرین‌زبان بود و هیچ مشکلی نداشت؛ تازه سی ماهه شده بود که روزی می‌بینند هنگام بالا و پایین رفتن از پلّه‌ها تعادلش را از دست می‌دهد و ... . زیاد طول نکشید تا زمانی که لوکودیستروفی (Leukodystrophy) تمام اعصاب دخترک را تحلیل برد و اولش راه رفتن و بعد حتّی حرف زدن را از دخترک گرفت و جلوی چشم مادر و پدرش مثل شمع آب شد ... .

این بیماری با نرخ ابتلای یک مورد در یک و نیم میلیون تولّد، امتحانی شد برای آزمودن بردباری پدر و مادر... و آن روز که همکارم در موردش گفت، اقلّا سه سال بود که فاطمه فقط جیغ می‌کشید، جیغ جیغ و جیغ ... و این، باعث شده بود که خانواده‌اش، نه خواب و استراحتی داشته باشند، و نه آرامش و آسایشی و نه امکان سفر و تفریح و ... . و این سوای مصیبت درمان "بیماری خاص" بود که هزینه‌های کمرشکنش، از همه چیز زندگی عقبشان انداخته بود ... .

معمولاً، کودکان مبتلا به این بیماری، دو سال بیشتر دوام نمی‌آورند و بعد شمع جانشان خاموش می‌شود، امّا آزمون همکار عزیزم، پنج سال و نیم طول کشید و امروز، نه برای ترحیم و مغفرت آن غنچه بی‌گناه و پاک، که برای آرامش دل مهربان همکار نازنینم به مجلسش رفتم و قرآن خواندم ... .

این مطلب را نوشتم، برای بزرگداشت قلب صبور "قاسم" عزیزم که با وجود این همه درد، هرگز‌ خمی به ابرو نیاورد و هرگز نمی‌توانستی بفهمی که در پس این چهره پر "بُشر"، "حُزنی" سنگین بر دلش است.

قاسم بزرگوار! و هم‌سفر صبورش! شفیعه‌ای برای خودتان فرستادید و بشارت بر شما که امام شهیدِ همین امروز، حضرت صادق علیه السلام، فرمود:

پاداش مؤمن بر مرگ فرزندش بهشت است، صبر کند یا نکند ...

همان دم در خواهد ایستاد تا زمانی که پدر و مادرش را زودتر از خودش، وارد بهشت کنند ... .

 

<
۹۱/۰۶/۲۲ موافقین ۰ مخالفین ۰
میرمحمد

دل‌نوشت

خاطرات

نظرات  (۳)

هرکه در این درگه مقرب تر است جام بلا بیشترش میدهند...
...
پاسخ:

سلام
من هم همین اعتقاد را دارم ... واقعاً بنده مقرّب خداست و واقعاً یقین دارم که نشان شده است برای جام بلا ...
اگر با دیگرانش بود میلی
چرا ظرف مرا بشکست لیلی ...
سلام برادر بزرگوار. در حرم امام رضا علیه السلام خیلی التماس دعا دارم. به آقا بفرمایید خیلی ها دلشان در حرم جامانده به امام رضا علیه السلام بگویید یا امام غریب یه زهرا باقری سلام رساند و گفت آقا معذرت می خواهم دیگه نه مکه نه کربلا فقط حرم خودت. بگو گفت کربلا بفرستی بدون مشهد نمی خواهم. بگو گفت معذرت می خواهم دوباره بطلب. قصه امام رضا علیه السلام قصه عشق و دلدادگی است. زیارتتان قبول برادر گرامی و فراموش نکنید هر کس به درگاه ضامن آهو وارد می شود و قدم می گذارد تمام گناهانش آمرزیده است پس دل شما هم درمان شده است. خوش به سعادتتان. خیلی التماس دعا.
پاسخ:

سلام خواهر بزرگوارم
امید که آدم شوم، آنچنان که شما با نظر لطفتان فرمودید ...
به روی چشم! برای عرض ادب به مولا، حتما انجام وظیفه خواهم کرد ... ولی شما هم فراموش نفرمایید که دلتان که امام رضایی شد، همه جای دنیا حرمش است ...
این عرض حقیر را مطالعه بفرمایید:
http://gholameaftab.blogfa.com/post/45
از شما هم صمیمانه التماس دعا دارم...
۲۵ شهریور ۹۱ ، ۲۲:۲۰ گـــل استـم :)

خدا رحمتشون کنه..
بعضی بچه ها ؛ استوره ی صبـر هستنـد!
مثلِ همین قاسم و محمـد حسین!
:(
پاسخ:

سلام
خداوند رحمتشان کند ...
و خداوند اجرتان دهد ...
التماس دعا ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">