فقط به خاطر تو
همسرم زبون تشکّر نداره، هرچی بیشتر محبّت و خدمتش میکنم، کمتر جواب میگیرم ...
گاهی حتّی یک "دستت درد نکنه" خشک و خالی هم نمیگه! اصلاً لطفی که به او میکنم، وظیفه من میدونه ...
اونقدر بیمعرفت و بیچشم و رو و قدرنشناسه که اصلاً خوبیهای من به چشمش نمیاد ...
خسته شدم از عشق و محبّت یکطرفه ... مهربونی از دو سره! که از یک سر دردسره ...
...
همسر شما، مخلوق ضعیف خداست، یکی مثل خودتان ... این همه مهر و محبّت و فداکاری و خدمت بیدریغتان، خیلی ارزش دارد، خیلی! ارزشش بالاتر از آن است که نیّت و انگیزهتان از این همه خوبی، جلب محبّت و قدردانی یک مخلوق ضعیف و [شاید] بیمعرفت باشد ... پس حواستان باشد این گوهر باارزش را کجا و چطور خرج میکنید!
شما بهتر از این برادرتان میدانید که بهترین نیّت و انگیزه برای گفتار و رفتار آدمی، کسب رضایت و قُرب الهی است و بالاترین قدردان (شکور) آن دادار مهربان است ... پس، اگر خدمتی میکنید و یا محبّتی، با "او" معامله کنید! حتّی اگر لبخندی میزنید به روی شریک زندگیتان، اوّلش قصد قربت کنید! اگر خریدی میکنید و یا غذایی میپزید، برایش خودتان را میآرایید، خانه را رُفت و روب میکنید، توی دلتان بگذرانید "قُربةً عندالله..." و اینطوری خودتان را، کارتان را و زندگیتان را خالص کنید ... فقط برای او ...
این، چندتا نتیجه خوب دارد:
1. هیچ وقت مهرورزی و خدمتتان را بیثمر نخواهید دانست! چون باور دارید که -اگرچه طرفتان قدرنشناس باشد- با کسی معامله کردهاید که خیلی خوب بلد است "اجر صبرتان" را بدهد ... .
2. هرگز از عشقورزی و یاوری خسته نخواهید شد ... وقتی ایمان دارید که در ازای هر لبخندتان و در بهای هر قدمتان، آن ربّ نازنین ذخیرهای را برایتان فراهم میکند ... .
3. پرخاش و بیادبی و بیمرامی طرف، دلسردتان نخواهد کرد و اتّفاقاً امیدوارتر خواهید شد! چون میدانید که کار خیر، کاری که برای فقط "او" است، هرچه سختتر باشد، پاداش بیشتری دارد ... .
4. و خاطرتان جمع باشد! اگر ما یاد بگیریم خوب بندگی کنیم، او بلد است خوب خدایی کند! خدای مهربان، جوری که فکرش را هم نمیکنید، قلب همسرتان را به تسخیر شما درمیآورد ... . خودش وعده داده که اجر متّقین خالص را اینطوری بدهد:
... وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا * وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ...
کسی که از خدا پروا کند، هماو برایش گریزگاهی میگذارد و از جایی که گمانش را نمیکند روزیش میدهد و هرکس بر خدا توکّل کند، هماو برایش بس است ...
اولش را خـوانـدم و بسی هنگ نمـودم!!فکـر کـردم زبانِ حالِ خودتـان است و اینـا..
نکـاتِ خوبی مینویسید..ممنـون!
×"استـم" به شومـا نیـز سرایت کـرد!!
×روزگـار شمـا هـم خوش!