دلّال موفّق
راز موفّقیّت شرکتهای بزرگ و بسیاری از ثروتمندان یک فرمول و قاعده بسیار طلایی است: اگر 10 تومان سرمایه داری، 1 تومانش را به کار بزن و 9 تومان بقیه را صرف تبلیغات کن! روی این حساب، یک کاسب حرفهای، همیشه، حتّی در اوج بحران مالی و خالی بودن انبارش و خطر ورشکستگی، با قرض و قوله هم که شده ویترینش را خیلی شیک و پر و پیمان میچیند! تا دیده و دل مشتری را برباید و به دنبال آن اعتماد و پول او را ... . بازاریابها و دلّالان را هم که میدانید! نانشان فقط از همین راه درمیآید!
بارها و بارها وقتی سر و کارم به این شرکتهای مقاطعهکار افتاده، نمایندهشان را دیدهام که با پرستیژی آنچنانی و کاتالوگهای نفیس و گرانقیمت از بزرگی و وسعت و سابقه و هنر شرکتش گفته و با زبانچرب، شرکتش را شانه به شانه مایکروسافت و ایرباس و ایرانخودرو (!) نمایانده است؛ ولی وقتی برای تحقیق و آشنایی بیشتر و احتمالا! عقد قراردادی به دفترشان رفتهام، آپارتمانی خالی و خلوت و نمور، در یکی از پسکوچههای شهر دیدهام! و طبیعتاً قرارداد را عقد نکردهام! (به عنوان نمونه، در یک مورد بندههای خدا، بروشور رزومهای به دستم داده بودند که کاغذ و چاپش بیشتر از 20هزار تومان شده بود، ولی پول نداشتند یک دست استکان یک شکل برای پذیرایی از مهمانانشان بخرند!)
این هنر آنهاست و اقتضای کارشان و قابل درک، امّا خدا نکند عقل مشتری فقط به چشمش باشد، که در پس اعتماد به این سرمایهدارنماهای بیمایه، کلاهش پس معرکه خواهد بود!
--------------------------------------
پسر، جیبش خالی است و بابای پولداری هم ندارد؛ درسی هم نخوانده که آیندهاش امیدی داشته باشد. با کمک رفقایش، در زیرزمین یک مغازه با دو سه تا سیستم، کافینتی راه انداخته و شندرغاز پول شبههناک از وبگردی مشتریانش کاسب میشود.
دختر، کلّهاش داغ که دانشگاه قبول شده و از اول مهر، دانشآموز نیست و دانشجو است! سطح زندگیشان متوسّط به بالا است و گیرش این است که دلش هوا به هوا میشود! وقتی پیامکی مینویسد که: "تو تک ستاره آسمون قلب منی ..." اقلا برای 7 - 8 تا اسم توی دفترتلفن گوشیاش میفرستد! شیرینترین خاطره این روزهایش هم در کافینتی خلق شده که با دیدن نتایج کنکور، از شادی جیغی کشیده و با لبخند برّاق پسر کافینتگردان، و تکّه کاغذی که شمارهای رویش نوشته و یک دانه شکلات پذیرایی شده و دویده تا خبر خوش را به همه بدهد ... .
خیلی طول نمیکشد تا قرار ازدواج بگذارند ...
پسر، 9 تومان را خرج تبلیغات میکند، غافل از این که همان یک تومان را هم گم کرده ...
دختر، 9 تومانش را قبلاً خرج تبلیغات کرده، و این یک تومان باقیمانده را هم، اینجا تبلیغ میکند ...
...
آپارتمان دل دختر، خیلی نمور و فرسوده است ... پسر هم حتّی، نمیتواند یک دست استکان یکشکل روی میز بگذارد ...
خدا نکند عقل مشتری، به چشمش باشد ...
سایت گرامی صراط، این مطلب را اینجا بازنشر داده است.
مرتبط:
<
خدا نکند عقل مشتری، به چشمش باشد...