رمضانیه
یکم رمضان 1434
این دهان بستی، دهانی باز شد تا خورندهٔ لقمههای راز شد
لب فروبند از طعام و از شراب سوی خوان آسمانی کن شتاب
گر تو این انبان ز نان خالی کنی پُر ز گوهرهای اجلالی کنی
طفل جان از شیر شیطان باز کن بعد از آنش با ملک انباز کن
چند خوردی چرب و شیرین از طعام امتحان کن چند روزی در صیام
چند شبها خواب را گشتی اسیر یک شبی بیدار شو دولت بگیر
وزن «فَعَلان» در زبان عربی، مربوط به افعالی است که دلالت بر جوش و خروش و حرکت و دگرگونی میکنند، مانند مصادر «غَلیان»، «فوران»، «هیجان»، «جَوَلان» و «رمضان». در رابطه با ریشهی «ر م ض» هم دو نقل هست؛ باران پاییزی که گرد و خاک میزداید و یا گرمای حاصل از تابش شدید آفتاب ... . برآیند این معانی شاید این باشد که «رمضان» را از آن روی رمضان گفتهاند که در آن جنبش و تلاشی به بندگان میافتد که در زیر اشعّهی تند آفتاب مغفرت، غبار گناه از وجود بزدایند و دل به خورشید رحمت حق، گرم کنند ... .
پس قرار است در این ماه عزیز، سکون و سردی و فسردگی برآشفته شود و رنج تقلّا و تکاپو و گاه آفتابسوختگی و تشنگی و گرسنگی به جانمان بیفتد! پس نباید خیلی از سختی آن ترسید! پس نباید توقّع روزهداری آسان داشت! پس نباید خیلی هم نگران کم شدن وزن و اذیت شدن پوست و ... بود!
همیشه گفتهایم و گفتهاند از برکات معنوی روزهداری و البتّه درست است که «روزهداری» واقعی، به بستن چشم و گوش و اعضا و جوارح از گناه حاصل میشود، ولی از همان اسکلت اولیهی آن -که همان تشنگی و گرسنگی است- هم نباید غافل شد!
این را گفتم برای این که میبینم شاید بیش از نیمی از مطالبی که این روزها در رسانهها و اینترنت در مورد روزهداری میبینم و میخوانم، در مورد راهکارهای روزهداری آسان و تشنه و گرسنه نشدن است!
شاید شما خوانندهی گرامی که از آن قدیم همراه حقیر بودهاید، خرده بگیرید که پس چرا بنده هم پارسال همینجا چیزی نوشتم در همین باب! پاسخ آن است که آن را نوشتم برای کسانی که خدای نکرده از ترس سختی تشنگی روزه، ممکن است تن به آن ندهند ... ، ولی از مرحلهی «ترک روزه» که گذشت، چه خوب است که قدری سختی عبادت را به تنمان بچشانیم ... .
ماه خوب خدا مبارک! از دعای خیر فراموشم نکنید!
حلول ماه ترین ماه مبارکتان باد...
انشاءلله که سرشار از خیر و برکت باشد برایتان.
یاحق.