هم از آفتاب

چو رسول آفتابم به طریق ترجمانی ----- پنهان از او بپرسم به شما جواب گویم

هم از آفتاب

چو رسول آفتابم به طریق ترجمانی ----- پنهان از او بپرسم به شما جواب گویم

هم از آفتاب

علم، رسمی سربه‌سر قیل‌است و قال
نه از او کیفیتی حاصل، نه حال
علم نبود غیر علم عاشقی
مابقی تلبیس ابلیس شقی
علم فقه و علم تفسیر و حدیث
هست از تلبیس ابلیس خبیث
هر که نبود مبتلای ماهرو
اسم او از لوح انسانی بشو
سینه‌ی خالی ز مهر گلرخان
کهنه انبانی بود پر استخوان
سینه‌ی خود را برو صد چاک کن
دل از این آلودگی‌ها پاک کن...

آخرین مطالب

پربیننده ترین مطالب

مطالب پربحث‌تر

آخرین نظرات

  • ۳۰ مرداد ۹۴، ۱۷:۱۶ - فاطمه سلام

پیوندها

قرضاً حسناً - دوم

سه شنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۱، ۰۹:۰۴ ق.ظ

"قرض‌الحسنه" به نظرم ترکیبی اشتباه است،‌ و از آن اشتباه‌تر، چیزی که به اسم قرض‌الحسنه و وام به خورد خلق‌الله می‌دهند! قرض و وام دادن به مؤمن برای رفع گرفتاریش، مستحب، وبسیار پسندیده و از افضل اعمال است، اما 1000تومان که قرض دادی باید همان 1000 تومان را بگیری، و سود حتی یک ریالش هم حرام است و خودت و خانواده‌ات و جامعه‌ات را همین حرام‌های ریز و درشت به باد فنا می‌دهد.

 می‌خواهم در مورد یک سوء تفاهم بزرگ برایتان بنویسم، "وام" دانستن "تسهیلات اعطایی بانکها". حتما می‌دانید یکی از خدماتی که این روزها بانکها و تعاونی‌های اعتبار به مردم می‌دهند، "تسهیلات فروش اقساطی" است که مردم ما، آن را با وام اشتباه می‌گیرند!

دلم برایتان بگوید، قرض و وام، پولی است که قرض دهنده محض رضای خدا به قرض‌گیرنده می‌دهد، و قرض‌گیرنده به هر درد زندگی‌ش که بخواهد می‌‍زند و بعدا هم عین همان را به آن قرض‌دهنده نیکوکار بر می‌گرداند و احتمالا قدری دعایش هم می‌کند و تمام!

اما "تسهیلات فروش اقساطی" به زبان ساده‌اش این می‌شود که مثلا من پول خرید نقدی یخچال یک‌میلیون تومانی را ندارم و به بانک مراجعه می‌کنم و بانک مرحمت فرموده آن کالا را برای من نقد خریداری ‌می‌کند و بعد به حقیر به مبلغ یک‌میلیون و سیصد‌هزار تومان به اقساط می‌فروشد. یعنی در حقیقت دو "معامله" و داد و ستد انجام می‌شود.

پس: پولی که مشتری از بانک می‌گیرد، قرض نیست و  مال خودش نیست، بلکه باید به وکالت از بانک برود و آن جنسی را که فاکتورش را آورده بخرد و بعد آن را از مالک جدید (بانک) بخرد.

پس: برای حلال بودن آن سیصدهزار تومان، حتما باید این دو معامله انجام شود و لاغیر.

پس: آوردن فاکتور جعلی و قرارداد صوری، دردی دوا نمی‌کند و این می‌شود که پولی که بانک برای خرید نقدی به طرف داده، او می‌رود به جای دیگری می‌زند و در حقیقت تصرف نامشروع در مال بانک کرده؛ و پس از آن پول بیشتری برمی‌گرداند، که این هم می‌شود "ربا" دادن و دو حرام و دو ضربه به خود و خانواده و جامعه ... .

پس: فقط امضا کردن اوراق و اسناد،‌ برای صحت این معامله کافی نیست و طرفین واقعا باید از مفاد آن دقیقاً مطلع بوده و با قصد و نیت همان، معامله را جاری فرمایند. [همانطور که مهر و امضای شناسنامه و دفتر ازدواج، کسی را به کسی محرم نمی‌کند و حتما عقد ازدواج لازم است]

درخواست: ای که دستت می‌رسد، کاری بکن! عزیزی که دارنده‌ای و برازنده‌ای و می‌توانی قرض بدهی! به برادر و خواهر تنی و ناتنی و دینی‌ات بده و ثواب نجومی‌اش را هم ببر تا آن بندگان خدا هم دچار این پیچ‌ و خم‌های شبهه‌ناک نشوند ... .
 
<
۹۱/۰۵/۱۷ موافقین ۰ مخالفین ۰
میرمحمد

احکام

نظرات  (۱)

۰۱ شهریور ۹۱ ، ۱۰:۴۴ مهندس محمدجواد میرزابیگی
سلام میرمحمد عزیز.
خیلی مطلب جالب و بجایی بود.
بقیه مطالبتم خوندیم.

نیش و کنایه نهفته توی مطالبتو واقعا دوسداریم.
احسنت
پاسخ:

سلام استاد بزرگوارم ... محبت فرمودید و شاگردنوازی کردید ...
ممنون از آمدنتان و قلم رنجه کردنتان ...
التماس دعا ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">